Telegram Group Search
#پارت_396

درحالی که یه لبخند لوند به ، صورتم حالتی از شیطنت و شهوت داده بود نگاش کردم و بعد دستامو به سمت کمربندش دراز کردم...جلوی شلوارش کاملا باد کرده بود و برجسته تر شده بود.....
زبون تر و داغمو روی لبهام کشیدم و اینکارو یکم لفت دادم تا بیقرارش کنم و شده بود هم....بدجوری بیقرار و بیتاب شده بود...ریتم نفسهاش عادی و نرمال نبود....تنشم داغ داغ شده بود....هیچوقت ارسلان رو تا به این حد بیقرار و تحریک شده ندیده بودم...هیچوقت!
سرش خم بود و دستهامو نگاه میکرد....کمربندشو باز کردم و بعد چشمامو بستمو دستمو با لذت روی خشتکش سُر دادم...کلفتیش...داغیش....سفتیش....حال خودم رو هم ناخوش و تب دار کرد....دیگه نتونستم با لوندی پیش برم....
بی طاقت و مشتاق دکمه شلوارشو هم‌باز کردم و بعد زیپ‌شلوار رو کشیدم پایین....مردونگیش صاف و شق پرید بیرون....
با لذت نگاش کردم و گفتم:
-دلم میخواد طعمشو بفهمم.....میخوام بخورمش.....
لبخندی گوشه ی لبش نشست.انگار از این گار خوشش میومد...چیزی نگفت...آب از لب و لوچه هردومون راه افتاده بود اما همینکه خواستم تو دستام بگیرمش یه نفر به در زد....درست سر بزنگاه...
نگاهی به ارسلان انداختم ...با اخم سرشو تکون داد و گفت:
-ولش کن ادامه بده...
دستاشو دو طرفم به دیوار تکیه داد و منتظر حرکت من بود....خودمو کشیدم پایین...توی دستام گرفتمش...اما باز قبل هر کاری دوباره یه نفر به در زد....اینبار چند بار پشت سرهم...
ارسلان دستشو مشت کرد و گفت:
-اه لعنت لعنت.....
منتظر نگاش کردم ....که چکار باید بکنم...اما صدای مادرش به تردیدها پایان داد:
-ارسلان!؟؟ تو اتاقتی!؟؟؟
ارسلان باز لعنتی به شانس بدش فرستاد و بعد گفت:
-بله هستم.....
-درو باز کن و بیا بیرون کار مهمی باهات دارم....
نفسش رو با حرص و کلافگی بیرون فرستاد.و بعد دستاشو از روی دیوار برداشت و با فاصله گرفتن از من زیپ شلوارش رو بالا کشید و کمربندش رو بست...خیلی عصبی بود.دستشو سمتم دراز کرد تا بلند بشم.....نگاهم پی مردونگیش بود...هنوز همونطور تحریک بود و نمیدونم اون چجوری میخواست بره پیش مادرش.....دستی به صورت گرمش کشید و گفت:
-یه چند دقیقه ی دیگه میام....شما برو پایین من میام....
مادرش عصبی گفت:
-میخوام همینجا باهات صحبت کنم....!
پووووفی کرد و رو به من گفت:
-خودتو مرتب کن...‌دکمه ی پیرهنتم باز شده ببندش...
بدون اینکه چیزی بگمو حرفی بزنم خودمو مرتب کردم...زمزمه وار باخودش لب زد" بخشک ای شانس.....یه بار که خودش اومد اینجوری شد..."
این حرف رو زد و پرسید:
-آماده ای!؟
-اهووم....
از اطمینان من که باخبر شد سمت در رفت و درو باز کرد.مادرش اومد داخل....حواسش پی اینکه ممکنه ما درحال انجام چه کاری بوده باشیم نرفت...یه راست رفت و روی مبل نشست و گفت:
-بیا میخوام درمورد یه موضوع مهمی باهات صحبت کنم.....
ارسلان که انگار هنوزم دلش میخواست ادامه ی حرکت قبلی رو بریم گفت:
-نمیشه بزارینش واسه یه وقت دیگه!؟؟
مادرش مصرانه گفت:
-نه....خیلی مهم باید باهات صحبت کنم....
لبخندی زدم و گفتم:
-من میرم بیرون که راحت حرف بزنید....
اینو گفتم و از اتاق بیرون رفتم...خب این بهترین فرصت بود تا بوراک رو " حداقل" ببینم.....
آره....من اونقدر دوستش داشتم که حتی به دیدنش هم راضی بودم...حتی از دور‌....
از پله ها پایین رفتم....از گوشه چشم چپ و راستمو نگاه کردم....توی سالن نبود...ضایع بود هم اگه شخصا میرفتم و بقیه جاهارو چک میکردم واسه همین با صدای بلند چندبار سُرفه کردم که اگه هست بفهمه من تنهام بعدهم با قدمهایی آرام به سمت حیاط رفتم....
توی حیاط بود...کنار شفیع ایستاده بود و سگهارو نوازش میکرد....دلم به تپش افتاد....تصمیم گرفتم برم سمتش....هرچه بادا باد!

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴️ چهارشنبه 👈16 خرداد /جوزا 1403
👈27 ذی القعده 1445 👈5 ژوئن  2024
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است:
شروع بنایی و خشت بنا نهادن.
امور مقدماتی ازدواج مثل خواستگاری.
امور زراعی و کشاورزی.
و دیدارهای سیاسی خوب است.
👶 زایمان خوب
و نوزاد دوست داشتنی و حشر و نشر خوبی با مردم دارد.
🚘مسافرت: مسافرت مکروه و همراه صدقه باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی
.
🌓 امروز تا ظهر قمر در برج ثور و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️رفتن به تفریحات سالم و شادی.
✳️خرید طلا و جواهرات.
✳️نامه نگاری به دوست و مکاتبات.
✳️دیدار با دوستان.
✳️باغداری.
✳️و ارسال کالا به مشتری نیک است.
🟣 نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب است
.

👩‍❤️‍👨 حکم مباشرت امشب.
( شب پنج شنبه )، فرزند چنین شبی ممکن است مزدور ظالمی گردد.

💉حجامت.
خون دادن و فصد باعث ایمنی از ترس می شود.
💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث پشیمانی می شود.

😴😴تعبیر خواب.
خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق آیه ی 28 سوره مبارکه "قصص" است.
قال ذالک بینی و بینک...
و چنین استفاده میشود که فرد مهمی نزد خواب بیننده بیاید. ان شاءالله. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید.

✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت و دوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن  وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود. ان شاالله

✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)

❇️#ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
سلام صبحتون بخیر

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#ایده_متن

 

برایم می‌نویسی
صبح بخیر
میخوانمش : "دوستت دارم"



#محموددرویش


#صبح‌بخیر🩵
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#همسرانه
هیچ سنی برای بازی کردن دیر نیست! پس اگر می‌خوای همسرت عاشقت باشه، باهاش همبازی باش! این یکی از بهترین فرصت‌هاییه که می‌تونید ذهنتون رو از خستگی‌ها و مشکلات خالی کنید و از بودن با هم لذت ببرید. هر بازی که دوست داشتید فرق نداره! از شطرنج گرفته تا والیبال و...

@harimezendgi👩‍❤️‍👨
#آقایون_بخوانند
مردان نمی دانند که حرف زدن و درد دل کردن برای بالا بردن سطوح اکسی توسین، در مقابله با #استرس، به زن کمک می کند.

بدون درک این دلیل زیستی، مرد به اشتباه گمان می کند که زن از او راه حل می خواهد.

پس حرف زن را قطع می کند تا راه حل هایش را بگوید.
مرد این کار را می کند چون حل کردن مساله یکی از روش های او برای بهبود حال خودش به هنگام فشارها و ناراحتی هاست. او می پندارد که این کار به زن کمک می کند.

عدم آگاهی از تفاوت‌ها عشق شما را کمرنگ تر می کند
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#خانوما_بخونن

🔵 راهکارهایی برای #ارتباط بهتر با شوهر؛

1️⃣ هیچ وقت بدون اینکه #حموم برید پیش همسرتون نرید. خیییلی مهمه که بدنتون بوی عرق نده. از لوسیون خوشبو و نرم کننده استفاده کنید که معجزه میکنه.

2️⃣ همه ی مردا مثل هم نیستن. ممکنه یه تجربه، عکس العمل برعکس بده برای مثال برخی آقایون اصلا دوست ندارن ازشون تو جمع تعریف کنید.

3️⃣ به مادر همسرتون خییییییییلی احترام بذارید. قلباً این کار رو انجام بدید.

4️⃣ تو رابطه براش #کم نذارین، هی نگین الان وقتش نیست. بذارید لذت ببره از شما. باور کنید مردا به جزییات بدن مثل لک‌و‌‌پک و... اهمیت نمیدن خیلی حساس نباشید. ✍️ برخی زنان از اشکالات و یا ضعف هایی که در بدن دارند خجالت می کشند در حالیکه از نظر علمی مردها در حال تحریک متوجه اینها نیستند چون عملکرد مغز مرد با زن فرق میکند.



@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#آقایون_بخوانند

همان قدری که مرد در محیط خانواده ذی حق است زن هم ذی حق است.نباید به زن زور بگویید و تحمیل کنید، به حسب جسم، او ضعیفتر است.

📗بعضیها خیال میکنند که بله، حالا باید زور بگویند، صدایشان را کلفت کنند و دعوا کنند وتحمیل کنند.

📝بیانات رهبر انقلاب در مراسم خطبه عقد زوج های جوان

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
👸 #خانوما_بخونن


اول_به_خودت_برس
معمولا ما خانم ها عادت داریم وقتایی که میخوایم بریم مهمونی یا جایی میخوایم بریم، اول همه ی کارها رو راست و ریست میکنیم، لباس های شوهرمون رو اتو میزنیم، بچه رو آماده میکنیم و بعد که کارهای همه رو انجام دادیم و همه آماده بودن تازه شروع میکنیم به انجام دادن کارهای خودمونو آماده شدن
طبیعتا اینجاست که غرغر ها شروع میشه که چقدر طول میدی، چقدر معطل میکنی؟ چه کار میکنی پس؟ و...در نهایت اسممون هم به عنوان یه آدم خونسرد و کم سرعت بد در میره.
برای حل این مساله و پایان دادن به همه ی غرغرها اول خودتون آماده بشین و حتی الامکان اول همه ی ملزومات خودتون رو آماده کنین و بعد برین سراغ کارهای دیگران.
مثلا بچه رو آخر آماده کنین که اگر شوهرتون چیزی گفت بگین: بچه اس دیگه ....


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#تلنگر



اینکه گاهی دل دل می‌کنیم برای گفتنِ "دوستت دارم"


همه اش تقصیر خودمان است،
آنقدر دوستت دارم های الکی از این و آن شنیدیم


که دلمان رضا نمی‌شود برای گفتن که مبادا طرفمان فکر کند الکی ست این دوستت دارم گفتن ها، که نقش بازی میکنیم
آخر می‌دانی؟


"دوستت دارم" گفتن
و حتی شنیدنش مسئولیت دارد!


باید بدانی وقتی  کسی را دوست داری
مسئولی برای ناراحتی اش، غصه هایش،
که باید درد هایش را به جان بخری،
که مرهم شوی گاهی برای زخمهایش .‌‌..


دوست دارم هایتان  را خرج هر کسی نکنید
دل هر رهگذری را با این جمله نلرزانید
نگذارید عادت شود شنیدنش...
نگذارید!

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خانوما_بخونن
#زناشویی

مطمئنا مرد می خواهد زن در طول رابطه بلند بلند آه بکشد، چنگ بزند و سر و صدا کند. بگوید که تندتر یا آرامتر و مدام بگوید که چه حس خوبی دارد و حرفهای دیگر… بسیار طبیعی است که زنان نیز در طول رابطه می خواهند واکنش شما را بدانند. آنها باید بدانند که کار خود را خوب انجام می دهند و یا خیر.

این برای این است که بدانند قدرت ارگاسم کردن شما را دارند یا نه شما اگر ساکت باشید فکر می کنند کارشان را درست انجام نمی دهند. اینکه شما هم صدا کنید و یا ساده اعلام کنید که چه حس خوبی دارید چیزیست که شما برای تبدیل از یک آماتور به یک حرفه ای لازم دارید.
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#مجردا_بخونن

کسی رو انتخاب کتین
که در اتاقی مملو از جمعیت
شما را انتخاب میکند
نه کسی که در اتاق خالی
انتخابش شما هستید ....

به زبون خودمون :
لنگه کفش تو بیابون کسی نباشید ....

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#پارت_397


من از سگها میترسیدم،اما حالا دیدن همون سگها شده بود بهونه ای برای نزدیک‌شدن به بوراک...قدم‌زنان رفتم جلو....اول این شفیع بود که متوجه ام شد....یکم تعجب کرد.آخه میدونست من زیاد به اون سه تا سگ علاقه ای نداشتم....با این حال گفت:


-بیا جلو خانم....نترس....سگای آرومی هستن شما رو هم به عنوان عضوی از این خونه پذیرفتن....نترس....بیا جلو


عجیب بود.بوراک حتی سرش رو هم به سمتم نچرخونده بود که نگام کنه....این رفتارش سوالاتی رو واسم به وجود آورده بود.که دلیل رفتارش چیه!؟؟ چند قدم جلوتر رفتم...دستمو دراز کردم و توله سگی که توی آغوش بوراک بود رو با اکراه نوازش کردم....واق واق کرد اما نه دراون حدی که منو بترسونه یا برم گردونه سرجای قبلیم‌.....!

پوزخندی کنج لب بوراک نشست....به روزه ی ندیدن من پایان داد و بعد سرش رو بالا آورد و نگاهم کرد....

شفیع قلاده ی یکی از سگهارو گرفت و بردش به سمتی که ظرف غذا اونجا بود....یه بار دیگه دستمو با تردید اما نوازش وار روی بدن اون توله یگ خوشگل کشیدم....همون موقع پوزخندی گوشه ی لب بوراک نشست....طعنه زنان‌گفت:


-شفیع درست میگفت پس‌...اونا تو رو به عنوان یکی از اعضای این خونه قبول کردن انگار.... !


جنس لحنش طعنه وار بود.سرمو بالا گرفتم و خشمگین به چشماش نگاه کردم....و بعد مثل خودش با طعنه گفتم:


-بهت میگن صبر کن‌....میایم دنبالت.....اومدنمون دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره.....بعد تو منتظر میمونی....انتظاری که هم دیر و زود داره هم سوخت و سوز.....و تو اونقدر منتظر میمونی که یکی از خودشون میشی.....که سگهاشون دیگه بعد دیدنت واق واق نمیکنن....چون واسشون تکراری شدی.....


به تصویر طغیانگر ،ناراحت،دلخور و غمگین خودم توی چشماش خیره شدم...خم شد...توله سگ رو زمین گذاشت و گفت:

-شانار....

نذاشتم چیزی بیش از اسمم بگه و گفتم:


-با رفتارهات دست پیش گرفتی که پس نیفتی!؟؟؟ لعنتی تو حتی یکبار....حتی یکبار هم سعی نکردی حتی صدامو بشنوی....وقتی ورفتی دیگه هیچوقت خبری ازت نشد....هیچ خبری....انگار که اصلا وجود نداشتی‌....عین عشق و عاشقی این دختر پسرای ۱۴ -۱۵ساله....


دستاهاشو مشت کرد و گفت:


-چجوری و با چه بهونه ای میتونستم اینکارو کنم وقتی که ارسلان به کوچکترین خطایی تک رو زیر بار کتک میگیره!؟؟ میتونستم اما نخواستم....چون حاضر بودم خودم از ندیدنت رنج بکشم اما تو اذیت نشی..‌.تو کتک نخوری.....


آه کشید....به کبودی هام نگاه کرد و با حالتی غریب....حالتی که منو همو دوباره عاشقش کرد گفت:


-چطور میتونه چون تویی رو کتک بزنه !؟ چطور میتونه......


دلم‌میخواست بغلش کنم....تو این لحظه فقط باید طرفتو بغل کنی....سفت و سخت و طولانی..‌.اما تجربه ی هر سه گزینه اینجا و در این زمان تقریبا غیر ممکن بود....غیر ممکن....

یک قدم اومد سمتم...پر نفوذ زل زد تو چشمام و گفت:


-دلم میخواد بغلت کنم....بوست کنم....لمست کنم.....حست کنم.....دستتو بگیرمو بریم گردش....من دلم میخواد خیلی کارارو با تو انجام بدم اما چه فایده....هرچی دل من میخواد اتفاق نمیفته....‌من واسه اینکه تو آسیب نبینی مجبورم....مجبورم بهت نزدیک نشم......


اشک تو چشهام جمع شد....اونقدر که مطمئن بودم با پلک برهم زدنی گونه ام از رد اشک تر میشه.....بدون اینکه چشم از چشماش بردارم گفتم:


-من فرار کرده بودم....بیش از یک ماه.....از اینجا و از ارسلان دور بودم....سعی کردم باهات ارتباط برقرار کنم....ازت کمک بگبرم....باخبرت کنم اما هیچ اثر و نشونی ازت نداشتم....هیچ اثری......هیچی.....


چند دقیقه ای بدون اینکه حرف بزنه نگام کرد و بعد گفت:

-عزیزم....عزیزم.....خیلی بهت سخت گذشت !؟

با حالتی درمونده گفتم:

-خیلی زیاد.....

غمگین و متاثر لب زد:


-متاسفم عزیزم.....متاسفم......


اشک از چشمام‌سرازیر شد....فورا اشکمو کنار زدم و گفتم:

-تاسف دردی رو از من دوا نمیکنه.....


آهی کشید و گفت:


-آره...میفهمم....

اینو گفت و نگاهی به شفیع که داشت سمتمون میومد انداخت وبعد با مکث کوتاهی لب زد:


-ای کاش میشد بغلت کنم و باهات حرف بزنم......


-میتونی.....


-چجوری


-آخر شب ساعت ۱۲ توی سرویس بهداشتی....جز اونجا جای دیگه ای فرصت نیست....


همون موقع سرو کله ی شفیع پیدا شد.از بوراک فاصله گرفتم و خداحافظی کردم...
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✴️ پنجشنبه 👈17 خرداد /‌ جوزا 1403
👈28 ذی القعده 1445 👈6 ژوئن 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است:
آغاز بنایی و خشت بنا نهادن.
عقد و عروسی و خواستگاری.
خرید و تهیه ضروریات زندگی.
و دیدار با منشیان و دفترداران و روسا خوب است
.


🚘مسافرت : مسافرت همراه صدقه باشد.
👶زایمان  خوب
و نوزاد زیبا و محبوب است و عقیقه برایش لازم است.

🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️آغاز نگارش کتاب و مقاله و پایان نامه.
✳️کارهای آموزشی و تعلیمی.
✳️خرید کالا و اجناس.
✳️معاملات ملک و مستغلات.
✳️ تبادل اسناد و قولنامه و قرار داد.
✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری.
✳️و دیدار روسا و مسئولین نیک است.
🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است
.


👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت.
مباشرت امشب شب جمعه: مباشرت مکروه است.

💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب نیست.
💉💉 حجامت.
فصد زالو انداختن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ،ممکن است باعث قوت دل می شود.

😴😴 تعبیر خواب امشب:
خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از آیه ی 29 سوره مبارکه "عنکبوت " است.
قال رب انصرنی علی القوم المفسدین...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده مامور شود به اصلاح گروهی که اگر با آنها جنگ و ستیز کند پیروز شود و همه احوالات او شاید نیک شود. ان شاءالله . شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.

👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد.

✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد.
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تا ميتونی به خودت برس
خودتو دوست داشته باش!
واسه خودت
صبحونه خوب آماده كن،
عطر خوب بخر
تو اين دنيا هيچكس جز خودت
نميتونه حالتو خوب كنه...😍🌿
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
‌‌ #ایده_متن

شعر امروز
همین یڪ حرف است صبح
و خورشید و دو چشمان شما..!! !!
صبحت بخیر نازنین دل ❤️


#احمدامانے
@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#آموزشی

📛بهداشت پس از رابطه جنسي

بعد از #رابطه_جنسی لازم است سطح آلت تناسلی خود را با ملایمت شستشو دهید.

اغلب باکتری ها از طریق دهان، انگشت یا روان کننده شریک جنسیتان منتقل می شود که میتواند منجر به عفونت مخمری یا باکتریایی شود که به راحتی می توانید با استفاده از لیف حمام و آب خالص آلت تناسلی خود را بشویید.

از مصرف صابون های معطر که پوست ضعیف و حساس این ناحیه را تحریک می کند اجتناب نمایید. فقط باید قسمت بیرونی آلت تناسلی خود را از جلو به عقب بشویید. بدنتان روش مخصوصی برای پاکسازی تمام بخش های داخلی بدن #واژن دارد که نباید در آن دخالت کنید

@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
#تلنگر


هیچوقت کنار هم نیستین
همدیگرو فراموش کردین
دیگه دو نفری مهمونی نمیرین
دیگه دو نفری سینما و گردش نمیرین دیگه با هم غذا نمیخورین
تشکتان را هم جدا کردین

حالا انتظار دارین فقط در شب جمعه نزدیکی کنین و نسبت به هم گرم و صمیمی باشین ؟؟؟؟
اگر مدتی از هم دور بودین قبل از اینکه بخواهید رابطه جنسی خوبی تجربه کنید ابتدا از طریق غیر جنسی به هم نزدیک شوید...
مثل دوران نامزدی ،برای هم لقمه بگیرین ،دلواپس هم شوید ، از طریق پیام یا زنگ جویای حال هم شوید  ، جلوی  بقیه از هم تعریف کنید و …


@harimezendgi👩‍❤️‍👨🦋
2024/06/06 06:25:38
Back to Top
HTML Embed Code: